حس (فقه)ادراک و دریافتن چیزی با یکی از حواس پنجگانه را حسّ گویند. این عنوان در بابهای شهادات، قصاص و دیات به کار رفته است. ۱ - تعریف حسبه آنچه به وسیلۀ یکی از حواس بینایی، بویایی، چشایی، شنوایی و بساوایی درک میشود، محسوس و به ادراک و دریافت آن توسط حواس یاد شده، حسّ گویند. ۲ - از اسباب بطلان وضواز اسباب بطلان وضو، خواب است؛ به گونهای که چشم نبیند و گوش نشنود. امام خمینی در تحریرالوسیله اظهار میدارد: «از حدثهایی که وضو را باطل کرده و موجب وضو میشوند «خوابی است که بر حس بینایی و شنوایی چیره شود.» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۱، کتاب الطهارة، فصل فی موجبات الوضوء و غایاته، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۳ - شهادت از روی حسدر شهادت علم شاهد باید مستند به یکی از حواس پنج گانه باشد؛ بدین معنا که- به عنوان مثال- در دیدنیها دیده و در شنیدنیها شنیده باشد، مگر مواردی که استثنا شده و استفاضه (سَماع) در آنها پذیرفته است. به عقیده امام خمینی «ملاک در آن، علم قطعی و یقین است. بنابراین آیا واجب است که علم - در جایی که ممکن است – مستند به حواس ظاهری باشد؛ مانند دیدن در دیدنیها و شنیدن در شنیدنیها و چشیدن در چشیدنیها و به همین صورت؛ پس اگر علم قطعی به چیزی - از غیر مبادی حسّی حتی در دیدنیها - از شنیدنی که مفید علم قطعی است پیدا شود، شهادت جایز نیست، یا علم قطعی با هر سببی باشد کفایت میکند مانند علمی که از تواتر و شهرت پیدا میشود؟ دو وجه است، اشبه دومی است. البته جواز شهادت در جایی که علم از امور غیرعادی مانند جفر و رمل حاصل شود مشکل است؛ اگرچه برای خود عالم حجت است.» [۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۷۶، کتاب الشهادة، القول فیما به یصیر الشاهد شاهداً، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و «تسامع (شیاع) و استفاضه (مرحلهای از شهرت است) اگر مفید علم باشند، شهادت به آنها، نه به جهت مجرد استفاضه، بلکه به جهت حصول علم جایز است و در این صورت انحصار به امور خاصی مانند وقف و زوجیت و نسب و ولاء و ولایت و مانند اینها ندارد، بلکه در دیدنیها و شنیدنیها درصورتیکه از تسامع و استفاضه علم قطعی پیدا شود، جایز است. و اگر مفید علم نباشند و فقط مفید ظن - ولو نزدیک به علم - باشند، شهادت به مسبّب جایز نیست؛ البته شهادت به سبب جایز است، به اینکه میگوید: «این مشهور و مستفیض است» یا «چنین گمان دارم» یا از استفاضه چنین گمان میکنم.» [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۷۶، کتاب الشهادة، القول فیما به یصیر الشاهد شاهداً، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و «آیا شهادت بهمقتضای ید و بیّنه و استصحاب و مانند اینها از امارات و اصول شرعیه جایز است، پس همانطوری که خریدن آنچه که در دست او است یا بیّنه یا استصحاب بر ملک او قائم است جایز است، همچنین شهادت بر ملکیت هم جایز میباشد و خلاصه تکیه کردن بر آنچه که ظاهراً حجت شرعی بر ملک است جایز میباشد پس شهادت میدهد به اینکه آن ملک است درحالیکه اراده میکند ملکیت را در ظاهر شرع؟ دو وجه است، که وجیهترین آنها عدم جواز است مگر با قیام قرائن قطعی که موجب قطع باشند. البته شهادت به ملکیّت ظاهری با تصریح به آن، به اینکه بگوید: این ملک او است بهمقتضای ید او یا بهمقتضای استصحاب؛ نه به طور مطلق، جایز میباشد. و روایتی به جواز شهادتی که مستند به ید میباشد وارد شده است. و همچنین است استصحاب.» [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۷۷، کتاب الشهادة، القول فیما به یصیر الشاهد شاهداً، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۳.۱ - اشکال برخی بر این قولبرخی در شرط بودن حصول علم از طریق حواس ظاهری در شهادت اشکال کرده و گفتهاند: معیار در شهادت خبر دادن از روی علم است؛ خواه آن علم از طریق حواس ظاهری حاصل شود یا از طریق تواتر یا قراین و شواهد یقینآور. ۴ - پانویس۵ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۹۸-۲۹۹. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |